مروری بر زندگی هنرمندانی که به قتل رسیدند/ از جان لنون تا داریوش مهرجویی
تاریخ انتشار: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۸۹۰۲۸۰
نیایش احمدی_خبرنگار تحریریه جوان قدس: اگر بخواهیم به پرونده ی قتل های انجام شده نگاهی بیاندازیم متوجه میشویم که این اتفاقات صرفا مختص به ایران و یا حتی سینما نیست و در جهان ودیگر رشته های هنری هم پیش آمده است.
روایت اول، قتل های دنیای موسیقیجان لنون
جان لنون به عنوان سرشناس ترین عضو گروه موسیقی مشهور بیتلز یکی از افراد سرشناس دنیای هالیوود به شمار می آمد اما در 8 دسامبر سال 1980، طرف تاریک دنیای شهرت گریبان او را گرفت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سلنا کوینتانیلا پرز
یولاندا سالدیوار یکی از افراد قابل اعتماد در حلقه ی نزدیک اطرافیان سلنا بود که از همان دوران شروع کار با به شهرت رسیدنش همراه او بود. همچنین او بهترین و نزدیکترین دوست سلنا بوده و مدیریت بوتیک های او را بر عهده داشت. اما بعد از این که مقداری از پول های سلنا گم شده و کلوب طرفداران سلنا دچار ناامیدی شدند، کوینتانیلا به دوستش مظنون شد. بنابراین او با مدارک متقن خود در ملاقاتی در مارس 1995 موضوع را با یولاندا در میان گذاشت و پدر سلنا اعلام کرد که وی دیگر اجازه ی تماس گرفتن با دخترش را ندارد. اما سلنا دوست نداشت که با دوستش قطع رابطه کند و به همین دلیل برای صحبت در مورد تعدادی مدرک گم شده با وی قرار گذاشت. در صبح روز 31 مارس 1995، یولاندا بعد از یک مشاجره شدید در هتل محل اقامتش با شلیک گلوله ای از پشت به سلنا او را به قتل Murder رساند.
توپاک شکور
توپاک شکور یکی از بزرگ ترین نام ها در دنیای موسیقی رپ در دهه 1990 بود که در 7 سپتامبر 1996 زندگی و حرفه موسیقی او به پایان رسید. او پس از ترک یکی از مسابقات بوکس مایک تایسون در لاس وگاس همراه با یکی از دوستانش به یک کلوب شبانه می رفت. در طول مسیر و در حالی که اتومبیل آن ها پشت چراغ قرمز متوقف شده بود، یک اتومبیل کادیلاک کنار آن ها قرار گرفته و سرنشینان آن پس از پایین کشیدن شیشه خودرو به سمت توپاک تیراندازی کردند؛ در این تیراندازی دو گلوله به سینه، یکی به بازو و یکی نیز به پهلوی توپاک اصابت کرد. بعد از انتقال سریع به بیمارستان و پس از چند بار تلاش ناخودآگاهانه ی او برای بلند شدن از روی تخت، توپاک شکور به کما فرو رفت. 6 روز پس از ماجرا وی به دلیل خونریزی داخلی و در سن 25 سالگی درگذشت.
کریستینا گریمی
در ژوئن سال 2016، کریستینا گریمی 22 ساله که خواننده ای جوان بود در کنسرتش در اورلاندو مورد اصابت گلوله قرار گرفت. در واقع زمانیکه وی داشت به گروهی از طرفدارانش امضا می داد، کوین جیمز لویبل 27 ساله اهل سنت پیترزبورگ فلوریدا به وی نزدیک شده و شلیک کرد. مارکوس، برادر کریستینا، خیلی سریع با مهاجم درگیر شده و او را نقش بر زمین کرد اما وی توانست خود را رها کرده و با شلیک گلوله ای به زندگی خود پایان دهد. کریستینا سریعاً به بیمارستان منتقل گردید اما در نتیجه جراحات جان سپرد.
ماروین گای
ماروین گای یکی از خوانندگان برجسته دهه ی 1960 بود که علیرغم شهرت در دنیای موسیقی، زندگی خصوصی پرآشوب و دردسرسازی داشت. ادعا می شد که وی بعد از بدرفتاری های پدرش در دوران کودکی به شدت از او متنفر بود و در روز اول آوریل 1984 نیز برای پایان دادن به درگیری فیزیکی بین پدر و مادرش میانجیگری کرده است. چند دقیقه پس از پایان ماجرا پدر ماروین، وارد اتاق پسرش شده و با شلیک سه گلوله به سینه اش به زندگی او پایان داد ، بدین ترتیب تنها یک روز قبل از جشن تولد 45 سالگی اش، ماروین گای مشهور در اثر جراحات وارده در بیمارستان درگذشت.
لانا کلارکسون
لانا کلارکسون یک بازیگر خوش آتیه بود که در دهه ی 1980 در فیلم های کم هزینه بازی می کرد اما بعد از ورود به دهه چهارم زندگی، شرایط برای او سخت شد. به همین دلیل وی برای بدست آوردن درآمد بیشتر شغل حراست از منطقه ی ویژه در یک مرکز برگزاری کنسرت زنده و رستورانی بزرگ در لس آنجلس را بر عهده گرفت. صبح سوم فوریه 2003، وی با یک تولید کننده موسیقی به نام فیل اسپکتور در محل کلوب دیدار کرده و وی او را به عمارتش دعوت نمود. این دو سوار لیموزین اسپکتور شده و پس از رسیدن به عمارت او و در حالی که راننده بیرون منتظر مانده بود وارد خانه شدند. حدود یک ساعت بعد راننده صدای شلیک گلوله شنیده و اسپکتور در حالی که یک اسلحه در دست داشت در حال ترک خانه از در پشتی و با عجله فراوان دیده شد. وی بعدها ادعا کرد که لانا با قرار دادن اسلحه در دهانش به طور اتفاقی خودکشی کرده است.
روایت دوم، قتل های سینماشارون تیت
شارون تیت یک بازیگر Actor موفق هالیوود در طول دهه 1960 بوده که در فیلم های مشهوری مانند «قاتلین بی باک خون آشام» و «دره عروسک ها» بازی کرده بود. علاوه بر این وی همسر رومن پولانسکی، کارگردان مشهور لهستانی به شمار می رفت اما در حالی که هنوز در اولین سال های جوانی خود به سر می برد قربانی یکی از خوفناک ترین و بیرحمانه ترین قتل های تاریخ بود.
دومینیک دان
دومینیک دان بازیگری با استعداد و خوش آتیه بود که توسط نامزد بدرفتار سابقش در سن 22 سالگی کشته شد. دان بعد از ملاقات با یک آشپز خوش ذوق در یک مهمانی در سال 1981 در لس آنجلس به نام جان توماس سوینی آن ها به سرعت به هم علاقمند شده و با هم نامزد شدند. اما بعد از اینکه توماس به کنترل بیش از حد دومینیک پرداخته و او را از لحاظ فیزیکی مورد آزار و اذیت قرار داد وی تصمیم گرفت که از او جدا شود اما بار دیگر بین آن ها آشتی برقرار شد ، در سال 1982 پس از یک درگیری لفظی شدید که توماس می خواست دومینیک را خفه کند، وی توانست از طریق پنجره دستشویی خود را به بیرون از خانه رسانده و به رابطه اش با توماس پایان دهد. اما تنها چند روز پس از جدایی، دومینیک از خانه اش مصاحبه ای را با دیوید پاکر انجام می داد که از طریق برنامه ای تلویزیونی پخش می شد. در این هنگام توماس وارد خانه شده و دومینیک رضایت داد که در ایوان خانه با او صحبت کند در حالی که دیوید نیز در خانه حضور داشت. بعد از مدتی صداش مشاجره آن ها بلند شده و در حالی که دیوید قصد ترک خانه را داشت دیوید را دید که در حال خفه کردن دومینیک بود.
جان به دیوید گفت که با پلیس تماس گرفته و بعد از رسیدن پلیس توماس اعتراف کرد که نامزد سابقش را به قتل رسانده است.
باب کرین
در طول زندگی طولانی حرفه ای در هالیوود، کاری نبود که باب کرین انجام نداده باشد. وی کارهای زیادی را به عنوان بازیگر، مجری رادیویی، نوازنده درام و دی جی تجربه کرده بود اما در سال 1987 همه این خلاقیت ها برای همیشه به پایان رسید. در زمان مرگ وی در حال اجرای یک نمایشنامه در استاکس دیل آریزونا بود. بعد از آن که وی در یک قرار ملاقات ناهار با همبازی اش، ویکتوریا آن بری، حاضر نشد ویکتوریا خود را به آپارتمانش رساند و با جنازه ی او روبرو گردید. پلیس بر این باور بود که وی با پیچاندن سیم برق به دور گردن و ضربات پایه دوربین به قتل رسیده است.
فیل هارتمن
فیل هارتمن یکی از دوست داشتنی ترین بازیگران زمان خود به شمار می آمد. وی با فیلم های کمدی و مجری گری در یکی از مشهورترین برنامه های تلویزیونی زنده (برنامه زنده شنبه شب) خود را به عنوان یک کمدین شناخته شده مطرح کرده بود. او در سال 1987 با مدل و بازیگری به نام برین اومدال ازدواج کرده و نتیجه ی ازدواج این دو پسری به نام شان و دختری به نام بیرگن بود. بر اساس شایعات اومدال به شهرت شوهر خود حسودی کرده و وقتی تلاش های او برای رسیدن به شهرت و اعتباری مشابه شکست خورد به مشروبات الکلی و مواد مخدر روی آورد ؛ وی بارها مورد درمان قرار گرفت تا این که در ساعات اولیه روز 28 می 1998 همه چیز به نقطه ی بی بازگشتی رسید. فیل بعد از یک درگیری لفظی شدید با همسرش در مورد اعتیاد او به مواد مخدر به رختخواب رفت. کمی بعد از ساعت 3 نیمه شب، برین وارد اتاق خواب شده و با اسلحه کمری سه بار به شوهرش شلیک کرد، دو گلوله در سر و یک گلوله دیگر نیز در قسمت پهلو. بعد از قتل وی سوار ماشین شده و خود را به خانه دوستش ران داگلاس رسانده و به قتل فیل اعتراف کرد.
بابک خرمدین
بابک خرمدین کارگردان و فیلمنامهنویس ایرانی بود. آثار وی غالباً فیلمهای کوتاه و بعضاً نیمهبلند یا بلند بودند. خرمدین سالها در خارج از کشور بود و سپس به ایران بازگشت. وی سرانجام در ۴۶ سالگی کشته شد. بابک خرمدین متولد سال ۱۳۵۳ در تهران و دارای مدرک کارشناسی ارشد سینما از دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران و فارغالتحصیل ۱۳۸۸ بود. او در سال ۸۹ بهعنوان دانشجو راهی لندن شد و پس از مدتی به ایران بازگشت. در ۲۶ اردیبهشت و پس از آنکه بخشهایی از جسد مثله شده بابک خرمدین توسط یک کارگر شهرداری در شهرک اکباتان پیدا شد، پدر و مادر بابک مورد بازجویی قرار گرفتند آنها ادعا کردند از فرزندشان خبری ندارند اما دوربین های مداربسته بلوک چیز دیگری را نشان می داد . وقتی دوربین های مداربسته مورد بازبینی قرار گرفت مشخص شد بابک هیچ وقت از آپارتمانی که متعلق به پدرش بوده بیرون نیامده ، اما در همان روز گمشدن بابک خرمدین پدر و مادر بابک دو ساک سنگین را با خود حمل کردند ساک هایی که رد خون آن نشان از جنایی فجیع داشت. در ۲۷ اردیبهشت اکبر خرمدین (پدر مقتول) اعتراف کرد بههمراه همسرش مواد بیهوش کننده به فرزندشان خوراندهاند و پس از بیهوشی او، با بند کتانی پاهایش را بسته و یک بست پلاستیکی به گردنش انداخته و با چاقو چند ضربه به او زدهاند.
داریوش مهرجویی
داریوش مهرجویی در تاریخ 17 آذر 1318 در شهر تهران به دنیا آمد. وی در دوران نوجوانی علاقهمند به هنر نقاشی شد و همچنین عشق به موسیقی را در خود احساس کرد و در کلاسهای موسیقی شرکت کرد. او با کمک پدرش، سنتور را آموخت و پس از آشنایی با موسیقی کلاسیک، مهارت در نواخت پیانو نیز به دست آورد او در سن 17 سالگی به دنیای سینما علاقهمند شد و برای بهترین درک از فیلمها، تصمیم به یادگیری زبان انگلیسی گرفت از این رو در سن 20 سالگی برای تحصیل به آمریکا رفت. داریوش مهرجویی در سن سالگی 26 سالگی موفق به دریافت مدرک لیسانس از دانشگاه ucla لس آنجلس در رشته فلسفه شد و پس از یک سال به ایران بازگشت. مهرجویی در سال ۱۳۴۶ و در سن ۲۸ سالگی اولین فیلم خود به نام «الماس ۳۳» که فیلمی بسیار پرهزینه بود را ساخت و این فیلم پنجم بهمن ماه ۱۳۴۶ در تهران اکران شد. داریوش مهرجویی پس از جدایی از همسر اولش با خانم وحید محمدی فر ازدواج کرد که حاصل زندگی آنها یک دختر به نام مونا میباشد. نیمه شب روز شنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۲ خبر قتل داریوش مهرجویی و همسرشان در ویلایشان در فردیس کرج منتشر شد. دخترشان مونا این خبر تلخ را به پلیس گزارش کرده است.
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: داریوش مهرجویی بابک خرمدین قرار گرفت یک گلوله جان لنون فیلم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۸۹۰۲۸۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
گنج داریوش سوم هخامنشی؛ گنجینه ای عظیم که هنوز پیدا نشده است
اسکندر مقدونی در زمان تسخیر سرزمینهای پادشاهی هخامنشی و تصاحب غنایم شوش، ایسوس (شهری در ترکیه امروزی)، دمشق و پارسه (تخت جمشید)، بخش مهمی از گنجینه هخامنشیان را به دست آورد؛ اما آنچه که بهعنوان گنجینه داریوش سوم مانند رازی در دل تاریخ گم شده است، میتواند یکی از بزرگترین و ارزشمندترین گنجهای ایران باشد.
گنج داریوش سوم هخامنشی کجاست؟اگر از خود میپرسید بزرگترین گنج گمشده ایران چیست و مربوط به کدام دوره است؟ یک پاسخ ممکن برای این سوال میتواند گنج رازآلود و گمشده داریوش سوم، آخرین پادشاه هخامنشی باشد.
به گزارش گجت نیوز، تردیدی نیست که اگر داستان گنجینه آخرین پادشاه هخامنشی واقعیت داشته باشد، این گنج میتواند یکی از مهمترین و ارزشمندترین گنجهای ایران باشد.
گنجینه داریوش، ثروت تاریخی خاندان هخامنشیان بوده که در طول سالها جمعآوری شده بود و اگرچه اسکندر بخشهایی از آن را تصاحب کرد، اما داریوش سوم در جریان فرار خود بخش عمده آن را با هدف تشکیل ارتشی بزرگ برای مقابله با اسکندر حمل میکرده است.
داریوش سوم کیست و چگونه به پادشاهی رسید؟داریوش سوم معروف به دارا، آخرین پادشاه شاهنشاهی هخامنشی محسوب میشود که از ۳۳۶ تا ۳۳۰ قبل از میلاد سلطنت کرد. او فرزند آرشام و سیسی گامبیس و آخرین پادشاه رسمی هخامنشی بود.
داستان داریوش سوم در زمان پادشاهی اردشیر سوم آغاز میشود. بنا بر اسناد تاریخی، در زمان آغاز سلطنت اردشیر سوم و تصمیم او برای حذف دیگر شاهزادگان رقیب، خبری از داریوش نبود و این میتواند حاکی از این باشد که نقش و رده داریوش در آن زمان چندان حائز اهمیت نبوده است.
با وجود این، شاهزاده جوان هخامنشی در نبرد با کادوسیان تواناییهای خود را اثبات کرد؛ بهنحوی که اردشیر سوم، داریوش را دلیرترین پارسیان نامید و به مقام ساتراپی ارمنستان برگزید.
بعدها اما، باگواس، وزیر بزرگ دربار هخامنشی، اردشیر سوم را مسموم کرد و پسرش ارشک را بر تخت نشاند. طولی نکشید که وزیر خائن ارشک را هم مسموم کرد و تصمیم گرفت ساتراپی ارمنستان یعنی داریوش را بر تخت بنشاند تا بتواند او را بازیچه کرده و کنترل کند. باگواس اما به خواسته خود نرسید و این داریوش سوم بود که وزیر خائن را به قتل رساند.
در سال ۳۳۰ پیش از میلاد و در شرایطی که پادشاهی هخامنشی بعد از دو شکست پیاپی در نبرد با اسکندر، در خطر سرنگونی توسط ارتش مقدونی قرار داشت، داریوش تصمیم گرفت در هگمتانه در ماد، ارتش بزرگ دیگری برای نبرد با اسکندر تشکیل دهد. اما حمله اسکندر به این سرزمین، نقشه داریوش را عقیم کرد و به همین دلیل شاهنشاه با برادرزادهاش به نام بسوس و جمعی از بزرگان هخامنشی از ری به سمت شرق حرکت کرد.
در مسیر و در حوالی دامغان، بسوس از ترس نزدیک بودن لشکر مقدونی به شاه خیانت کرده، او را زخمی کرد و به باختر رفت تا به عنوان اردشیر پنجم، پادشاه جدید هخامنشی حکومت کند.
از سوی دیگر و در همین شرایط، اسکندر به کاروان داریوش سوم رسید؛ اما در این زمان شاهنشاه فوت کرده بود. پس او برای مشروعیت بخشیدن به فتوحات خود، ابتدا جسد شاه را با احترام و تشریفات دفن کرد و سپس به تعقیب بسوس یا اردشیر پنجم رفت تا او را مجازات کند.
ماجرای گنج داریوش سوم چیست؟بنا بر اسناد تاریخی، اسکندر در پارسه حدود ۹ هزار تالنت طلا و ۴۰ هزار تالنت نقره به دست آورد. تالنت در معیارهای وزنی امروزی، چیزی برابر با ۲.۲۶ کیلوگرم است و با این اوصاف باید گفت اسکندر از تنها یکی از شهرهای بزرگ پادشاهی هخامنشی، حدود ۱۰۰۰ تن جوهرات و غنیمت بهدست آورد.
دیودور سیسیلی، مورخ مشهور یونانی در اینباره نوشته که اسکندر بعد از تصرف پارسه، غنیمتها را بر بیش از ۳ هزار شتر بارکش و ۱۰ هزار جفت قاطر (یعنی ۲۳ هزار حیوان بارکش) سوار کرد و به کشور خود برد.
با وجود این، همه اینها تنها بخشی از ثروت بیکران پادشاهی هخامنشیان بود؛ چرا که داریوش سوم قبل از رسیدن اسکندر به پارسه، با کاروانی از گنجینههای مهم به پایتخت تابستانی قلمرو خود یعنی هگمتانه رفت.
گفته میشود داریوش سوم پیش از مرگ و در شرایطی که احساس خطر کرده بود، دستور داد تمام طلاها، نقرهها و اشیای قیمتی را در اطراف این شهر دفن کنند. این موضوع سبب شد تا اسکندر بعد از تصرف هگمتانه، هیچ اثری از گنج بزرگ داریوش سوم پیدا نکند.
بهگفته پژوهشگران تاریخ، گنج داریوش سوم چیزی معادل نیمی از کل دارایی خاندان هخامنشی بوده و قرار بوده برای بازسازی ایران و جمعآوری یک لشکر بزرگ برای مقابله با اسکندر صرف شود.
لازم به ذکر است، تمام تلاشها برای یافتن گنج داریوش سوم تا امروز بینتیجه بوده و هیچکس نتوانسته رد یا نشانی از آن پیدا کند.
کانال عصر ایران در تلگرام